
مالکیت موتور سالهاست بین «برگ سبز» صادرشده توسط پلیس راهور و «سند رسمی» دفاتر اسناد رسمی محل بحث است. هر دو مدرک نقش مهمی دارند؛ برگ سبز بیشتر بهعنوان شناسنامه موتور شناخته میشود و سند رسمی اعتبار حقوقی بالاتری دارد. قوانین جدید برگ سبز را سند مالکیت میدانند، اما برای معاملات بزرگ یا موارد حقوقی پیچیده، داشتن سند محضری همچنان توصیه میشود. آگاهی از تفاوتها و شرایط استفاده هرکدام میتواند مانع مشکلات مالی و حقوقی جدی در آینده شود.
بسیاری از موتورسواران هنگام خرید یا فروش با این پرسش روبهرو میشوند: مالکیت واقعی با کارت سبز ثابت میشود یا سند دفترخانهای؟ این ابهام در عمل میتواند به اختلافهای مالی و حقوقی جدی منجر شود. در این مقاله روشن میکنیم کارت سبز و سند موتور چه تفاوتی دارند و کدامیک در قانون ملاک قطعی مالکیت است.
کارت سبز یا همان برگ سبز موتور، مدرکی است که بعد از شمارهگذاری توسط پلیس راهور ناجا صادر میشود و بهنوعی شناسنامهی رسمی وسیله نقلیه به شمار میآید. در این مدرک، مشخصات کامل وسیله نقلیه مانند شماره موتور، شماره شاسی، رنگ، مدل، سال تولید، نوع پلاک، و همچنین مشخصات مالک فعلی درج میشود. همین ویژگی باعث شده که در نگاه بسیاری از مردم، برگ سبز معتبرترین مدرک برای اثبات مالکیت باشد.
طبق رویهی جاری، صدور برگ سبز زمانی انجام میشود که موتور پس از ترخیص از کارخانه یا گمرک، پلاکگذاری و به نام مالک ثبت شود. بنابراین بدون داشتن برگ سبز، امکان تردد قانونی یا حتی خلافی موتور وجود ندارد. از این نظر، برگ سبز نقش حیاتی در احراز مالکیت و هویت وسیله نقلیه دارد.

اهمیت این مدرک زمانی بیشتر میشود که بدانیم بسیاری از مراجعات اداری و قضایی نیز برگ سبز را بهعنوان سند مالکیت اولیه میشناسند. برای مثال:
هنگام فروش یا تعویض پلاک، حضور برگ سبز الزامی است.
در صورت وقوع تصادف یا توقیف وسیله، پلیس برای آزادسازی موتور، ارائهی برگ سبز را ضروری میداند.
حتی در دعاوی حقوقی، بسیاری از قضات برگ سبز را مستند کافی برای اثبات مالکیت میدانند، مگر آنکه مدرک متناقضی (مانند سند رسمی دفترخانهای) ارائه شود.
با این حال، پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا برگ سبز بهتنهایی برای انتقال کامل مالکیت کافی است، یا باید سند رسمی دفترخانهای هم تنظیم شود؟ پاسخ این سؤال وابسته به تفسیر قوانین و رویهی مراجع قضایی است؛ موضوعی که در بخشهای بعدی مقاله بررسی خواهیم کرد. برای مطالعه نکات تکمیلی، مقاله چگونه قبل از خرید موتور دستدوم، از اصالت سند و کارت مطمئن شویم؟ میتواند برایتان مفید باشد.
سند رسمی وسیله نقلیه، همان مدرکی است که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم میشود و بر اساس قانون مدنی، بالاترین اعتبار حقوقی را دارد. این سند معمولاً شامل اطلاعات کامل مالک، مشخصات وسیله نقلیه و شرایط انتقال است و با امضای طرفین و مهر دفترخانه رسمیت پیدا میکند.
در گذشته، بسیاری از افراد پس از دریافت برگ سبز از پلیس راهور، برای تکمیل فرایند مالکیت به دفترخانه مراجعه میکردند تا سند رسمی تنظیم کنند. دلیل این اقدام، الزامهای قانونی و نیز قدرت بالای سند دفترخانهای در دعاوی حقوقی و کیفری بود. برای نمونه:
در صورت اختلاف بین فروشنده و خریدار، سند رسمی محضری بهعنوان مدرک قطعی در دادگاه پذیرفته میشود.
سند رسمی برخلاف برگ سبز، غیرقابل انکار و تردید است مگر با حکم قضایی.
بسیاری از بانکها و مؤسسات مالی تنها سند رسمی را بهعنوان وثیقه میپذیرند.
با این حال، طی سالهای اخیر میان سازمان ثبت اسناد و پلیس راهور اختلاف نظر ایجاد شد. پلیس راهور معتقد است که برگ سبز به تنهایی سند مالکیت است و نیازی به مراجعه به دفترخانه وجود ندارد. در مقابل، دفاتر اسناد رسمی همچنان بر ضرورت تنظیم سند رسمی برای نقلوانتقال مالکیت تأکید میکنند.
این دوگانگی باعث سردرگمی خریداران و فروشندگان موتور شده است. برای اطمینان از اصالت مدارک، انجام استعلام وضعیت کارت و سند موتور میتواند راهحلی مطمئن باشد. برخی افراد به امید کاهش هزینهها تنها به برگ سبز بسنده میکنند، در حالی که گروهی دیگر برای جلوگیری از مشکلات احتمالی، سند دفترخانهای هم دریافت میکنند.

در سالهای اخیر، یکی از مباحث پرچالش حوزه مالکیت وسایل نقلیه، جایگاه حقوقی برگ سبز بوده است. پرسشی که بسیاری از مالکان موتور دارند این است که: آیا برگ سبز صادرشده از راهور بهتنهایی مالکیت را تثبیت میکند یا باید به دفترخانه هم مراجعه کرد؟
مطابق رویهی پلیس راهور، برگ سبز در زمان پلاکگذاری صادر میشود و بهعنوان سند مالکیت وسیله نقلیه شناخته میگردد. این نهاد بارها تأکید کرده که مالک پس از دریافت برگ سبز نیازی به تنظیم سند محضری ندارد. از سوی دیگر، سازمان ثبت اسناد همچنان به مواد قانونی استناد میکند که اسناد تنظیمشده در دفاتر رسمی را تنها مرجع معتبر مالکیت میداند.
این اختلافنظر باعث شد که موضوع به نهادهای قضایی کشیده شود. دیوان عدالت اداری در چند رأی مهم، اعتبار برگ سبز را تأیید کرده و آن را بهعنوان سند مالکیت کافی دانسته است. همچنین، برخی محاکم دادگستری در رسیدگی به دعاوی مرتبط، همین تفسیر را پذیرفتهاند و مالکیت صرفاً با برگ سبز را معتبر اعلام کردهاند.
با وجود این، همهچیز بهطور کامل یکدست نیست. برخی از قضات و حقوقدانان همچنان اعتقاد دارند که برای جلوگیری از هرگونه ابهام یا اختلاف آتی، تنظیم سند رسمی در دفترخانه اقدامی مطمئنتر خواهد بود. در چنین پروندههایی، بررسی سوابق مالکیت از طریق استعلام تاریخچه پلاک موتور میتواند نقش تعیینکنندهای داشته باشد.
وقتی بحث به اجرا و رویهی روزمره میرسد، تجربهی مالکان نشان میدهد که تنها داشتن برگ سبز کافی نیست و مراحل دیگری هم باید طی شود. اولین گام همیشه مراجعه به مراکز شمارهگذاری است؛ جایی که موتور پلاکگذاری میشود و برگ سبز صادر خواهد شد. این مدرک نشان میدهد موتور از نظر فنی و قانونی ثبت شده و مالک مشخصی دارد.
اما در معاملات، بسیاری از خریداران ترجیح میدهند علاوه بر برگ سبز، سند دفترخانهای هم تنظیم کنند. دلیلش روشن است: در صورت بروز اختلاف، دادگاهها سند رسمی را مدرکی بدون تردید میدانند و این میتواند خیال طرفین را راحت کند. به همین خاطر معمولاً توصیه میشود پس از دریافت برگ سبز، برای اطمینان بیشتر به دفتر اسناد رسمی مراجعه شود.
مدارکی که معمولاً برای این مراحل لازم است عبارتاند از:
کارت ملی و شناسنامه مالک یا خریدار
برگه تأییدیه تعویض پلاک از مرکز شمارهگذاری
استعلام بیمه موتور یا بیمهنامه معتبر شخص ثالث
قبض عوارض یا مالیات سالیانه (در صورت وجود بدهی باید پرداخت شود)
اصل برگ سبز موتور
بنابراین در عمل، برگ سبز موتور شرط اولیه مالکیت است اما برای اینکه هیچ ابهام یا ریسکی باقی نماند، داشتن سند رسمی دفترخانهای هم میتواند آرامش خاطر بیشتری ایجاد کند؛ بهویژه زمانی که پای معاملات بزرگ یا وثیقهگذاری در میان است.

هرچند در قوانین جدید، برگ سبز بهعنوان سند مالکیت پذیرفته شده است، اما در عمل همهچیز به نوع معامله و شرایط طرفین بستگی دارد. در برخی موقعیتها، داشتن برگ سبز کفایت میکند و در برخی دیگر، مراجعه به دفترخانه مطمئنتر است.
مواردی که برگ سبز کافی است:
خرید و فروشهای ساده که هر دو طرف معامله اعتماد متقابل دارند.
زمانی که موتور صفر کیلومتر است و اولین مالک آن هستید.
هنگام انجام کارهای اداری مانند استعلام خلافی موتور با جزئیات یا تمدید بیمه، که صرفاً به مدرک شناسایی وسیله نیاز است.
مواردی که بهتر است سند دفترخانهای تنظیم شود:
وقتی موتور چندین بار دستبهدست شده و احتمال اختلاف سوابق وجود دارد.
زمانی که موتور قرار است بهعنوان وثیقه بانکی یا ضمانت حقوقی استفاده شود.
در معاملات با ارزش مالی بالا که طرفین میخواهند همهی احتمالات را پوشش دهند.
به بیان ساده، برگ سبز موتور در بیشتر موارد مالکیت را ثابت میکند، اما برای کاهش ریسکهای حقوقی، تنظیم سند رسمی دفترخانهای همچنان توصیه میشود؛ مخصوصاً در شرایطی که پای دعاوی قضایی، وثیقهگذاری یا معاملات چندمرحلهای در میان باشد.
بسیاری فکر میکنند تنها با داشتن برگ سبز خیالشان از مالکیت موتور راحت است، اما واقعیت این است که در شرایط خاص، نبود سند رسمی میتواند همهچیز را زیر سؤال ببرد. تصور کنید موتوری را خریدهاید، برگ سبز هم به نام شماست، اما در یک دعوای حقوقی تنها سند دفترخانهای پذیرفته میشود! همین تناقض کافی است تا بدانیم ماجرای مالکیت موتور آنقدرها هم ساده نیست. پس اگر میخواهند خیالتان همیشه راحت باشد، بهتر است هر دو مدرک را جدی بگیرید. برای جلوگیری از مشکلات احتمالی در آینده، انجام استعلام شماره پلاک موتور هم میتواند یکی از اقدامات کلیدی پیش از معامله باشد.
بله، در قوانین جدید پلیس راهور برگ سبز بهعنوان سند مالکیت شناخته میشود. با این حال، در دعاوی پیچیده حقوقی داشتن سند دفترخانهای میتواند خیال طرفین را راحتتر کند.
مالک باید به مراکز شمارهگذاری مراجعه کرده و درخواست صدور المثنی بدهد. معمولاً ارائه کارت ملی و مدارک هویتی برای این کار الزامی است.
این هزینهها بر اساس تعرفه دفاتر اسناد رسمی، مالیات نقلوانتقال و عوارض شهرداری محاسبه میشوند. به همین دلیل مبلغ نهایی ممکن است در هر معامله متفاوت باشد.
خیر. اگر موتور چند بار دستبهدست شده باشد، بهتر است علاوه بر برگ سبز، سند رسمی هم تنظیم شود تا هیچ اختلاف یا مشکل حقوقی در آینده پیش نیاید.
با علاقهی جدی به دنیای بازاریابی دیجیتال و چند سال تجربهی حرفهای در زمینهی تولید محتوای وبلاگی، مسیر کاری خود را بر پایهی یادگیری مداوم و تجربههای عملی بنا کردهام. تمرکزم همواره بر ارتقای مهارتهای نویسندگی، شناخت نیاز مخاطب و خلق محتوایی ارزشمند بوده است. در این سالها توانستهام شناخت دقیقی از اصول نگارش بلاگ، ساختاردهی متن، تحقیق موضوعی و تدوین استراتژی محتوایی به دست آورم. تجربهی کار تیمی، مدیریت دقیق وظایف و پایبندی به زمانبندی پروژهها باعث شده در کنار نوشتن محتوای کیفی، بتوانم نقش مؤثری در پیشبرد اهداف مجموعهها داشته باشم. هدف من تبدیل شدن به نویسندهای حرفهای در حوزهی محتوای وبلاگی است؛ فردی که بتواند با قلم و دانش خود، ارزش افزودهای واقعی برای تیم و سازمان ایجاد کند و در کنار همکاران، مسیر رشد و پیشرفت را هموارتر سازد.